مقالات 26 دی 1401 - 2 سال پیش زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
کپی شد!
0
7 راهکار متفاوت بودن

سعی کنید متفاوت باشید!

7راهکار متفاوت بودن

همه‌مان مطالبی درباره کیفیتی فرّار شنیده‌ایم که به ( تفاوت ) معروف است. اما درحالی‌که تفاوت چیزی است که به‌شدت آرزویش را داریم، اما اگر کسی را متفاوت بنامیم، این امر ممکن است  او را عجیب و غیرعادی هم نشان دهد. بنابراین، آیا تفاوت می‌تواند بدون افراد متفاوت وجود داشته باشد؟ در این مطالب آگاهی‌بخش، روش‌هایی را بررسی می‌کنیم که می‌توانید با این روش‌ها متفاوت باشید، بدون اینکه دیگران از شما دوری کنند، و همچنین، به برخی از افراد متفاوت می‌پردازیم که وضعیت موجود را زیر سؤال برده‌اند و در طول تاریخ نوآوری‌هایی داشته‌اند.

در این مطالب آگاهی‌بخش، خواهید فهمید که:

  • چگونه انتخاب مرورگر اینترنت می‌تواند نشان دهد که متفاوت هستید یا نه؛
  • چرا دفاع از ایده‌ نوآورانه‌تان روش بسیار خوبی برای جلب حمایت افراد است؛
  • چگونه اهمال‌کاری زمینه را برای یکی از معروف‌ترین سخنرانی‌های تاریخ فراهم کرد.

ایده کلیدی 1

متفاوت بودن کلید شغل رضایتبخش است.

اگر در فرهنگ‌واژگان جستجو کنید، خواهید دید که متفاوت بودن یعنی برخورداری از یک ویژگی یگانه یا منحصر به فرد. اما متفاوت چیست؟ در دوران کنونی، افراد متفاوت افرادی هستند که نه‌تنها ایده‌های نو در ذهن دارند و وضعیت فعلی را تغییر می‌دهند، بلکه برای تحقق دیدگاه بی‌نظیرشان خلاقیت و ابتکار نیز دارند. حتی کوچکترین چیزها می‌توانند چیز فرد متفاوت را بشناسانند. اقتصاددانی به‌ نام میشل هوسمن در پژوهش‌هایش دریافت که درصد معینی از کارمندان بخش خدمات مشتری بیشتر از دیگران در شغل‌شان باقی می‌مانند. در جستجوی سرنخ‌های علت بروز این پدیده، پیوند شگفت‌آوری بین مدت زمان حفظ یک شغل توسط فرد و انتخاب مرورگر اینترنت مشاهده کرد. خیلی غیرمنطقی به نظر می‌رسد، درست است؟

به این مورد توجه کنید: کارمندانی که مرورگرهایی غیر از مرورگر پیشفرض اینترنت اکسپلورر را نصب کردند، به احتمال بیشتری نوآوری داشتند، با مشکلات مقابله می‌کردند و راه‌حل‌های جدیدی پیدا می‌کردند. در پایان، مشاهده شد که تمایل به نصب گوگل‌کروم یا موزیلا فایرفاکس با توانایی‌های حل مسأله رابطه دارد که، در نتیجه، به این کارمندان امکان می‌داد تا به‌طور میانگین 15 درصد بیشتر از دیگران در شغل‌شان بمانند. در رابطه با کارمندان دیگری که فقط از مرورگرهای داخلی خود دستگاه استفاده می‌کردند، رویکردشان به نقش‌های شغلی‌شان نیز شبیه به همان روش متعارفی بود که برای استفاده از اینترنت داشتند و فاقد نوآوری بودند. استانداردهایی را که به آنها داده شده بود، می‌پذیرفتند و قادر به حل مسأله نبودند، که در نهایت باعث شد که از شغل‌شان خسته شوند.

اگر بخواهید در دنیای کار دوام بیاورید، بهترین روش این است که متفاوت باشید. خبر خوش آنکه همه می‌توانند متفاوت باشند. هرچند، همه‌مان نمی‌توانیم شرکت خاص خودمان را بنیانگذاری کنیم، شاهکارهایی در موسیقی بوجود آوریم یا با یک سخنرانی هیجان‌انگیز مسیر تاریخ را تغییر دهیم. اما همگی ایده‌های منحصر به‌فردی داریم و می‌توانیم کارمان، جامعه‌مان و روابط‌مان را بهبود دهیم. ارائه‌ ایده‌های جدید به جرأت و قاطعیت دارد تا در اراده‌تان برای تغییر ثابت‌قدم باشید. گام اول در متفاوت شدن این است که بر ترس‌تان برای اقدام غلبه کنید و از ایده‌های خودتان دفاع کنید. اما چگونه؟ در بخش‌ بعدی، روش این کار را به شما نشان می‌دهیم.

ایده کلیدی 2

هنگام خلق ایده‌های بزرگ، کمیت منجر به کیفیت می‌شود.

مشهور است که اسحاق نیوتن، فیزیکدان، زیر درختی در حال استراحت بود، که سیبی بر سرش افتاد. جرقه‌ای در ذهن نیوتن زده شد که با الهام از آن قانون جاذبه عمومی را تدوین کرد. متأسفانه، معمولاً این قبیل ایده‌های بزرگ به‌طور تصادفی به ذهن نمی‌رسند؛ برای رسیدن به ایده‌های جدید باید سخت تلاش کرد. هنگام ایده‌پردازی، چه چیزی اهمیت بیشتری دارد؛ کمیت یا کیفیت؟ معمولاً اهمیت هر دو یکسان است، بویژه به این دلیل که در طوفان مغزی، کمیت راه را برای کیفیت هموار می‌کند. دین سیمونتون، روان‌شناس، که به خاطر مطالعاتش درباره بهره‌وری خلاق معروف است، در تحقیقاتش نشان داد که افراد بسیار خلاق لزوماً ایده‌های بهتری را تولید نمی‌کنند؛ بلکه، ایده‌های بیشتری تولید می‌کنند.

با تولید ایده‌های بیشتر، احتمال تولید چند ایدۀ درخشان نیز بالا می‌رود. برای نمونه، کل آثار پیکاسو شامل تعداد زیادی قالیچه و آثار چاپی، 2,800 اثر هنری سفالی، 1,800 نقاشی، 1,200 مجسمه و بیش از 12,000 اثر ترسیمی می‌شود.  و با این حال، فقط تعداد اندکی از این آثار باعث شهرت و مؤفقیت بین‌المللی پیکاسو در عالم هنر شدند. به عبارت دیگر، هنگام بحث درباره کمیت و کیفیت، نمی‌توان این دو را جدا از هم در نظر گرفت!

یکی دیگر از یافته‌های سیمونتون نشان داد که حتی نابغه‌ها نیز نمی‌توانند بگویند که کدامیک از آثارشان شهرت ابدی پیدا خواهد کرد و به کدامیک اقبالی نخواهد شد. پس، بار دیگر تأکید می‌کنیم که هرقدر ایده بیشتری تولید کنید، بهتر است. سیمونتون مشاهده کرد که قضاوت بتهوون درباره آثارش با قضاوت کارشناسان بعدی کاملاً متفاوت بود. سیمونتون نامه‌هایی را که در آنها بتهوون به آثار موسیقیایی خود نمره 70 داده بود، با نمراتی که منتقدان معاصرش به آنها داده بودند، مقایسه کرد و دید که بتهوون در حدود 33 درصد از موارد با این منتقدان اختلاف نظر داشت! تولید ایده، و تولید ایده‌های فراوان، گام اول در بروز دادن توان بالقوه‌تان در خلاقیت است. اما نباید فکر کنید که مغزتان کارخانه خلاقیت است، و مثل کارخانه تولید خودرو ایده‌های متفاوت تولید می‌کند و بیرون می‌دهد. برای خلق ایده‌های بزرگ، باید آهسته عمل کرد. این امر می‌تواند به معنای طی مسیر طولانی‌تر و اهمال‌کاری‌، یا انتظار برای یک اتفاق خوب باشد.

ایده کلیدی 3

وقتی که از اهمال‌کاری استفاده راهبردی بکنید، آثار شگفت‌آور خلاقانه‌ای را به بار می‌آورد.

به ما گفته می‌شود که اهمال‌کاری بزرگ‌ترین نقص‌تان است؛ آیا واقعیت این‌طور است؟ موکول کردن کارها به دقیقه آخر مجبورمان می‌کند که فی‌البداهه و با هرآنچه در اختیار داریم کاری را انجام دهیم و در نتیجه، باعث می‌شود که خلاق‌تر عمل کنیم. آیا حدس می‌زدید که معروف‌ترین جمله مارتین لوتر کینگ حاصل اهمال‌کاری بود؟ قرار بود که کینگ در یک مراسم راهپیمایی در شهر واشینگتن درباره مشاغل و آزادی سخنرانی کند، اما تا شب قبل از سخنرانی حتی نوشتن متن سخنرانی را شروع نکرده بود.

جمله نمادین لوتر کینگ «رؤیایی دارم» تا حدودی حاصل بداهه‌گویی بود – ماهالیا جکسون که انجیل‌خوان مراسم بود، در حین سخنرانی لوتر کینگ با فریاد به او گفت: «درباره رویا با آنها حرف بزن، مارتین! درباره رؤیا!» کینگ نیز دست‌نوشته‌اش را کنار گذاشت و آزادانه شروع به صحبت درباره دیدگاه الهامبخش خود درباره آینده آمریکا کرد. سخنرانی لوتر کینگ یک نمونۀ عالی از اثر زایگارنیک است. این پدیده، که به افتخار روان‌شناس روس، بلوما زایگارنیک، به این صورت نامگذاری شده است، نشان می‌دهد که چگونه ذهن انسان حتی پس از انجام یک وظیفه و دست کشیدن از کار نیز از ایده‌ها و دیدگاه‌های جدید استقبال می‌کند. اساساً، سخنرانی ناتمام لوتر کینگ فضایی را در مغزش باقی گذاشت، در نتیجه، جملات بسیار تأثیرگذاری به ذهنش رسید.

برای افراد متفاوت و برجسته، اهمال‌کاری راهبردی کلیدی است. اهمال‌کاری به آنها امکان می‌دهد تا به‌تدریج پیش بروند و در عین حال بتوانند احتمالات متعددی را نیز پذیرا باشند. لئوناردو دا وینچی نمونه تاریخی دیگری از افرادی است که توانسته است با کمک اهمال‌کاری آثار هنری زیادی برجای بگذارد. او نقاشی مونا لیزا را در سال 1503 آغاز کرد، سپس، آن را تا چندین سال کنار گذاشت و بار دیگر تکمیل آن را از سر گرفت. نقاشی مونا لیزا سرانجام در سال 1519، یعنی 16 سال بعد، تکمیل شد! ویلیام پاناپاکر، مورخ، معتقد است که این امر به دا وینچی امکان داد تا به شیوۀ حساب‌شده اهمال‌کاری کند، و توهمات بصری و تکنیک‌های نوین نقاشی را آزمایش کند. بدون این آزمایش‌ها، و اهمال‌کاری که فضایی را برای این کار ایجاد کرد، شاید صاحبان اندیشه‌های متفاوت و جدید هیچ‌گاه نقاشی مونا لیزا یا دیگر آثار درخشان را خلق نمی‌کردند.

ایده کلیدی 4

قبول نقاط ضعف در طول کار باعث جلب حمایت بیشتری می‌شود.

آیا تاکنون پاسخی را در قبال ارائه بهترین ایده‌تان دریافت کرده‌اید که فکر می‌کنید پاسخ دلگرم‌کننده‌ای نبوده است؟ باورتان به خودتان را از دست ندهید، دلیل این پاسخ همیشه این نیست که ایده‌تان بی‌فایده است! نپذیرفتن ایده‌تان معمولاً چند علت دارد. به یک دلیل، بیان نظری که می‌خواهد وضع موجود را تغییر دهد، می‌تواند تهدیدی برای شغل و شبکه شغلی‌تان نیز باشد. مطالعه گسترده‌ درباره شرکت‌های غیرانتفاعی، خدماتی، خرده‌فروشی و تولیدی نشان داد که هرقدر کارمندان دفعات بیشتری نگرانی‌ها و ایده‌هایشان را به مقامات بالاتر گوشزد کردند، احتمال ارتقای رتبه و افزایش دستمزدشان در دوره دو-ساله کمتر می‌شد.

این امر روندی بسیار مشکل‌آفرین است! بنابراین، برای جلب حمایت افراد درباره ایده‌هایتان چه کاری می‌توانید انجام دهید؟ بهترین گزینه آن است که به دیگران بگویید که چرا نباید پیشنهادهایتان را بپذیرند؟ در گام اول باید نواقص طرح‌هایتان را قبول کنید؛ این امر باعث شگفتی مخاطبان‌تان می‌شود و به آنها نشان می‌دهد که بدون توجه به وضعیت، فرد صادقی هستید. زوج کارآفرین، روفوس گریسکوم و آلیسا ولکمن، هنگام ارائه شبکه وبلاگ و مجله پرستاری از کودکان «Babble» به حامیان بالقوه همین کار را کردند. با شگفتی زیاد مخاطبان، گریسکوم رُک و راست بود و به آنها گفت که استفاده کاربران از وبسایت‌شان کمتر از حد انتظار بود، 40 درصد از اخبار سایت درباره زندگی خصوصی اشخاص معروف بود که ظاهراً ربطی هم نداشت و نیازمند به‌روزرسانی اساسی بود. هرچند، ظاهراً خودشان را به زحمت می‌ا‌نداختند، اما رویکردشان سرمایه‌گذاران را جذب می‌کرد. سرمایه‌گذاران به آنها اعتماد می‌کردند، و قبل از اینکه شرکتDisney  در سال 2011 سهام Babble را بخرد، این شبکه توانست 3/3 میلیون‌ دلار پشتوانه مالی جمع‌آوری کند.

ایده کلیدی 5

با طرح مکرر ایده‌های بنیادین و یافتن دانش قبلی مشترک دیگران را با آنها آشنا کنید.

فکر می‌کنید که در آینه جذاب‌تر دیده می‌شوید یا در عکس کاندیداتوری؟ بیشترمان عکس‌مان در آینه را ترجیح می‌دهیم. عکس‌های خودمان ممکن است ناخوشایند باشند. چرا؟ خیلی خوب، زیرا خودمان را از زاویه‌ای نامأنوس می‌بینیم. انسان معمولاً چیزهایی را که با او آشنا نیستند، پس می‌زند – حتی عکس‌های خودش را! همان‌طور که شاید حدس زده‌ باشید، این امر نیز مانع دیگری برای ارائه ایده‌های متفاوت ایجاد می‌کند. اما روش‌هایی وجود دارد که می‌توانید از آنها استفاده کنید تا حتی سنتی‌ترین همکارتان با راه‌حل‌های غیرسنتی‌تان احساس آشنایی و راحتی بکند.

یکی از این روش‌ها اثر آشکارسازی صِرف است، که در این روش تکرار خودتان زمانی را در اختیار دیگران قرار می‌دهد تا اشتیاق بیشتری به ایده‌هایتان پیدا کنند. تحقیقات حاکی است که بیان مکرر ایده‌های جدید به دیگران باعث می‌شود که به‌مرور زمان پذیرش بیشتری نشان دهند. بنابراین، با صدای بلند حرف بزنید و با خودتان تکرار کنید! برای راحت‌تر شدن کارتان، سعی ایده‌هایتان کوتاه و جالب باشد، و آنها را با ایده‌های دیگری ترکیب کنید تا کاربردهای متفاوت‌شان را نشان دهید و آماده باشید تا راه‌حل‌هایتان را تا جایی‌که لازم است، مرتباً مطرح کنید. این کار را ادامه دهید، با شگفتی خواهید دید که چطور واکنش همتایان‌تان بهبود می‌یابد!

راهبرد مفید دیگر برای نشان دادن اینکه اختلاف کمتری درباره ایده‌های جدید وجود دارد، آن است که این ایده‌ها را در چارچوبی آشنا ارائه دهیم. وقتی که ایده فیلم کارتونی مشهور شیر شاه برای اولین بار در شرکت دیزنی ارائه شد، در ابتدا تهیه‌کنندگان به دلیل داستان ناآشنایش توجهی به آن نکردند. اما در جلسه بین نویسندگان فیلم‌نامه و مدیران اجرایی شرکت دیزنی، میشل ایسنر، مدیرعامل، و مورین دونلی، تهیه‌کننده، با برجسته‌سازی مشابهت‌های این فیلم با داستان شاه لیر و هملت، اثر شکسپیر، نظرات را نسبت به آن تغییر دادند. تهیه‌کنندۀ فیلم، که پس از ربط دادن این داستان نامتعارف به یک داستان معروف اشتیاق خیلی زیادی نسبت به آن پیدا کرده بود، با این کار قانع شد. فیلم کارتونی شیر شاه به پرفروش‌ترین فیلم سال 1994 تبدیل شد و دو جایزه فرهنگستان را دریافت کرد. این مثال نشان می‌دهد که وقتی به‌منظور جلب حمایت دیگران، بین ویژگی تازه بودنِ ایده‌های بزرگ و عناصر آشنا برای مخاطب موازنه برقرار می‌شود، این ایده‌ها می‌توانند تحقق یابند.

ایده کلیدی 6

بهترین همکاران آنهایی هستند که می‌خواهند اشتباه‌تان را نشان دهند.

فارغ از اینکه دنبال چه هدفی هستید، اگر فقط به افرادی توجه داشته باشید، که از شما تعریف و تمجید می‌کنند، احتمالاً چندان مؤفق نخواهید شد. شاید خوشایند نباشد، اما گاهی برای رشدتان به کمی انتقاد نیاز دارید. در آزمایش محوری چارلان نمت، روان‌شناس، این مسأله به‌خوبی نشان داده شد. از چند گروه از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا یکی از سه نامزد احتمالیِ یک شغل را استخدام کنند. نامزد اول، جان، بهترین مجموعه‌مهارت‌ها را برای احراز این شغل داشت. با این حال، برخی از شرکت‌کنندگان نامزدی را ترجیح می‌دادند که صلاحیت کمتری داشت، یعنی ریگو. اما پس از اینکه تعدادی از شرکت‌کنندگان دلایلی را در جهت حمایت از استخدام نامزد سوم، جرج، ارائه کردند، احتمال اینکه شرکت‌کنندگان در نهایت نامزدی را استخدام کنند که بیشترین صلاحیت را داشت، چهار برابر شد. این امر چه معنی می‌تواند برای‌مان داشته باشد؟

با قرار دادن نظر اقلیت در میان ترکیبی از نظراتی که با دو نظر پیشتاز تفاوت دارند، توافق کلی به هم خورد. سپس، اعضای گروه سعی کردند که وضعیت را برای خودشان ارزیابی کنند و صرفاً از نظرات دیگران پیروی نکنند. این روش راهبرد بسیار خوبی برای تفکیک نظرات اعضای گروه و تشویق افراد به ارائه تک‌تک نظرات خاص خودشان است. تفکر گروهی زمانی اتفاق می‌افتد که افراد سازمان‌یافته در گروه‌ها ترجیح می‌دهند که از اختلاف بپرهیزند و درباره انجام بهترین انتخاب ممکن به توافق کلی برسند. این مفهوم، که لستر ایروینگ جانیس، روان‌شناسی پژوهشگر دانشگاه ییل، ارائه داده است، مسأله اساسی در تصمیم‌گیریِ گروهیِ بی‌کیفیت است. روش دیگر برای جلوگیری از تفکر گروهی که مانع از بروز خلاقیت خودتان می‌شود، این است که افرادی را در پیرامون‌تان داشته باشید که مرتباً ایده‌هایتان را زیر سؤال می‌برند.

بن کلمن، یکی از بنیان‌گذاران شرکت پیشتاز شبکه نوآوری سریع در عملیات‌های نیروی دریایی (CRIC)، هنگام شروع همکاری تیمش درباره ایده‌های نوآورانه برای نیروی دریایی از این راهبرد استفاده کرد. آنها با مؤفقیت توانستند تعداد زیادی از انواع راه‌حل‌های خلاقانه را ارائه دهند و حتی اولین گروهی بودند که از چاپگر سه بعدی در ناو برای چاپ قطعات یدکی در صورت آسیب دیدن قطعات در حین انجام عملیات در دریا استفاده کردند. بدون پویایی فکریِ قدرتمند گروه که در اثر تصمیم‌گیری حساب‌شدۀ کلمن پدید آمد، این خلاقیت امکان‌پذیر نبود. او افسران تازه‌کاری را انتخاب کرد که در اثر مسئولیت دشوار با تنبیه انضباطی مواجه شده بودند. هرچند، این افسران اهداف و پیشینه خاص خودشان را داشتند، اما یکپارچه‌سازی ذهنیت مشکل‌سازشان با یک هدف مشترک محیط بسیار خوبی را برای بروز خلاقیت ایجاد کرد.

ایده کلیدی 7

ایده‌هایتان را برای جلب حامیانی که نیاز دارید، پنهان کنید.

هرچند، ممکن است گروهی از افراد را در پیرامون‌تان داشته باشید که اهداف و ارزش‌هایتان یکسان است، اما تضمینی وجود ندارد که از ایده‌هایتان حمایت کنند. اگر خواستار حامیان قابل‌اتکا هستید، باید با انتخاب لحن مناسب در پیام‌تان، پشتیبانی همتایان‌تان را جلب کنید. نباید افراط کنید و غیرمنطقی به نظر برسید، بلکه باید توجه افراد را جلب کنید. هرچند، معمولاً فکر می‌کنیم که اهداف مشترک تیم را دور هم جمع می‌کند، اما تحقیقات نشان می‌دهد که عکس قضیه صادق است. روان‌شناسان داتموث کالج، جودیث وایت و الن لانگر با ارائه نظریه دشمنی افقی این یافته را توضیح دادند؛ این امر نوعی پیش‌داوری است که در روابط بین اعضای یک گروه اقلیت ظاهر می‌شود.

برای نمونه، متعهدترین اعضای گروه‌های سیاسی تندرو معمولاً از یکدیگر بیشتر انتقاد می‌کنند تا از افراد فریب‌کار و بی‌تعهد در جنبش سیاسی‌شان، هرچند ارزش‌های اصلی‌شان یکسان است. اگر افراط کمتری در ایده‌هایتان به خرج دهید، می‌توانید از بروز دشمنی افقی در تیم پرهیز کنید. برای انجام این کار، باید پنهان‌کاری کنید – یا به اسب تروا نیاز دارید! با این وجود، هدف این نیست که دیگران را قانع کنید تا دیدگاه‌شان را کاملاً تغییر دهند، بلکه می‌خواهید آنها با ارزش‌هایی رابطه برقرار کنند که می‌دانید از قبل به آن ارزش‌ها اعتقاد دارند. مردیت پری، مبدع روش‌های برق بی‌سیم برای شارژ تجهیزات الکترونیکی، وقتی برای اولین بار ایده‌هایش را به مهندسان و اساتید فیزیک ارائه داد، پشتیبانی اندکی دریافت کرد. آنان همگی با هم توافق داشتند که در آن زمان شارژ دستگاه‌های الکترونیکی از طریق امواج گذرنده از هوا اصلاً ممکن نیست. پس، پری چکار کرد؟ تاکتیک‌هایش را تغییر داد و از اسب تروا [نفوذ پنهانی] استفاده کرد.

او ایده خود را پنهان کرد و به دیگران گفت که فقط می‌خواهد یک مبدل طراحی کند، و نه مبدلی که برق بی‌سیم ارسال کند، و در نتیجه، حمایت بسیار بیشتری دریافت کرد: ایده‌اش جالب بود، اما باورش خیلی سخت نبود. همکاران و حامیان مالی تمایل خیلی بیشتری برای همکاری با او نشان دادند، و پری توانست محصولش را بسازد و شرکت، یوبیم (uBeam)، را تأسیس کرد که امروزه روش‌های نوینی برای شارژ بی‌سیم ارائه می‌دهد. همان‌طور که می‌بینیم، صرفاً برخورداری از ایده‌های خلاقانه کافی نیست – باید بدانید که چگونه حامیان و همکاران مناسب را پیدا کنید و این ایده‌ها را تحقق ببخشید.

خلاصه پایانی

پیام اصلی کتاب:

با تولید ایده‌های فراوان و در میان گذاشتن بهترین ایده‌ها با دیگران، توان بالقوه‌تان برای خلاقیت را بالفعل کنید. برای تقویت بیشتر خلاقیت، از اطرافیان بخواهید که مرتباً ایده‌هایتان را زیر سؤال ببرند و طوری برخورد کنید که به‌ احساس راحتی نظرات واقعی‌شان را ارائه کنند. ایده متفاوت‌تان را طوری نشان دهید که آشنا، دست‌یافتنی و جذاب به نظر آید تا حمایت موردنیاز را بدست آورید، و در نتیجه، قادر خواهید بود تا برنامه‌های منحصر به‌فردتان را عملی کنید.

 

نویسنده
ادمین
مطالب مرتبط
  • دیدگاه‌هایی که حاوی ناسزا و افترا است، به هیچ عنوان پذیرفته نمی‌شوند
  • برای بهتر و روان‌تر خوانده شدن دیدگاه شما، بهتر است از متن به صورت فارسی استفاده کنید نه با حروف فینگلیش
  • موارد درگیری با کاربران در پاسخ به دیدگاه دیگر کاربران پذیرفته نمی‌شود
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *