همزمان با ادامهدار شدن تنشها در نقاط مختلف دنیا، مثل جنگ میان اسرائیل و حماس، گروهی از روانشناسهای بالینی و محققین این رشته، در حال بررسی آسیب های ماندگاری هستند که این جنگها از خود بهجا میگذارند. ابعاد این بررسی نه فقط برای افرادی که از این تراژدیها جان سالم به در بردهاند، بلکه فرزندان و نسلهای بعدی آنها را نیز شامل میشود که قرار است در آیندهای نه چندان دور متولد شوند. پروژه اصلی این روانشناسها تاثیر بین نسلی تروماهاست. برای مثال، هولوکاست شناخته شده ترین فاجعه انسانی است که توجه روانشناسهای فعال در این حوزه را به خود جلب کرده. نسل کشی در رواندا، به بردگی گرفتن تبارهای آفریقایی-آمریکایی یا بلایای طبیعی مثل آتشفشان، زلزله، سونامی و…، همه از تنوع تحقیقاتی خبر میدهد که حاکی از علاقه این روانشناسها در پیگیری تاثیرات بین نسلی این تروماها است. به علاوه، ابعاد تروما فقط در سطح روانی مطرح نیست، بلکه در بعدهای خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی یا حتی ژنتیک نیز قابل تشریح و توصیف است.
«چنین تروماهای هولناک و وحشتناکی در وجههای گوناگون دامنگیر مردم و جامعه میشود» این جملهای است که «دنیلی» (Danieli)، متخصص و سرپرست پروژه تحقیق درباره نجات یافتگان هولوکاست و کودکان آنها در نیویورک گفته است؛ جایی که او از سال ۱۹۷۰ در مقام روانشناس ارشد مشغول به فعالیت است.
اگر تحقیقات چندجانبه و گستردهای که درباره هولوکاست انجام شده را کنار بگذاریم، تروماهای بین نسلی و تحقیقات مرتبط به آن هنوز در ابتدای راه قرار دارند و ناشناختههای زیادی در انتظار کشف شدن هستند. اما این طور انتظار میرود که با تغییر نگاهمان به مسئله تروما و آسیب هایی که از آن در روان انسانها به جا میماند، میتوانیم پاسخ بسیاری از ابهاماتمان را بگیریم و برای کارآمدتر شدن این حوزه تلاش کنیم.
این تغییر نگاه به تروماهای فعلی در مقام زنجیرهای ادامهدار از تروماهایی که از نسل قبل منتقل شدهاند و قرار است دست نخورده یا حتی با ترکیب زشتتر به نسل بعد منتقل شوند، ابزاری قدرتمندتر برای تفسیر وضع موجود است. واضح است که وقتی درک روشنتر و کاملتری از شرایط داشته باشیم، سهم تاثیر بیشتری برای درمان و ترمیم نیز خواهیم داشت. دنیلی درباره اهمیت این نگاه میگوید: «این نگاه ما را وادار میکند تا جدیتر درباره این حوزه مطالعه کنیم تا اول، از رنج مردم بیاموزیم و در مرحله بعد این آموختهها را برای جلوگیری از انتقال به نسل بعدی به کار ببندیم.»
دنیلی همچنین موسس مرکزی بینالمللی برای مطالعه، پیشگیری و درمان میراث بین نسلی تروما است.
نگاهی عمیقتر به نشانههای تروما
یکی از اولین مقالاتی که به پدیده بین نسلی بودن تروماها توجه کرد، در سال ۱۹۶۶ بود. یک روانشناس کانادایی به نام «ویویان راکوف» (Vivian Rakoff) در جریان کارهای بالینی و تحقیقاتیاش دریافت که نرخ تنشهای روانی میان فرزندان بازمانده ازهولوکاست در سطح بالاتری از کودکان عادی قرار دارد. بعد از این، موج گستردهتری از تحقیقات به این پدیده معطوف شد و روانشناسهای بیشتری سعی کردند تا به روشهای مختلف، نشانههای آسیب های روانی گوناگون (مثل اضطراب، افسردگی، استرس پس سانحه و…) را در بازماندگان هولوکاست و فرزندانشان ارزیابی کنند.
در همین حال، محققین دیگری نیز بودند که نگاهی وسیعتری به این مسئله داشتند. پرسش اصلی آنها چکونگی تاثیر تروما بر بازماندهها و فرزندانشان بود. در اوایل ۱۹۸۰، دنیلی چهار سبک سازش با این تروماها را در بین بازماندگان هولوکاست معرفی کرد. «قربانی[1]»، «بیحس[2]»، «جنگجو[3]» و «متمارض[4]» ، روشهایی بودند که افراد مختلف در مواجهه با آسیب هایشان از آنها استفاده میکردند. برای مثال افرادی که در سبک بیحس طبقه بندی میشدند، واکنششان به آسیبهای گذشته نوعی بی حسی هیجانی و کرختی بود؛ یعنی اینکه پیوند عاطفیشان را با دنیای بیرون و آدمهایش از ریشه قطع میکردند.
در گروههای بالینی و فضای درمانی، دنیلی متوجه الگوی رفتاری بهخصوص در کودکانی شد که والدینشان در هولوکاست حضور داشتند؛ مثل مراقبتهای افراطی از والدین، نیاز به کنترل همهچیز و همهکس، وابستگی رشدنیافته و بینشی تدافعی نسبت به زندگی. دنیلی نام این واکنشها را «تاثیرات انطباقی ترمیمی[5]» گذاشت تا هرچه بیشتر این تلاش کودکان را در بازسازی و جبران زندگی از دست رفته پدر و مادرهایشان، حتی خودشان، توصیف کند. گقتنی است که بخش عمدهای از این تلاش کودکان به طور ناهشیار و بدون اراده او صورت میپذیرفت. در نهایت، کارهای دنیلی بیشتر درباره تاثیر تروماهای اولیه، سبک سازگاری افراد بعد از تروما و تلاش کودکان آنها برای ترمیم این آسیب ها در والدینشان صحبت میکند.
این پایان ماجرا نیست و تحقیقات متفاوت دیگری هم درباره تاثیرات روانی تروما و ارتباط آن با نسلهای بعدی انجام شده است. همانطور که گفته شد فراوانی این تحقیقات کمتر از هولوکاست است؛ اما برای مثال خانم «مونیکا ویلیامز» (Monnica Williams)، از دانشگاه کانتیکت آمریکا، بهطور تخصصی
و گسترده درباره اثرات روانی تبعیضهای نژادی تحقیق کرده است. او توانست مقیاسی را برای سنجش اضطراب مرتبط با تبعیضهای نژادی طراحی کند. او دریافت که ۱۲۳ نفر از دانشآموزان آفریقایی آمریکایی که با این مقیاس سنجیده شده بودند و آمار بالایی را از لحاظ تبعیض تحمیل شده گزارش کرده بودند، نرخ بالاتری را در بدبین بودن نسبت به دیگران، نگرانی درباره خطرات قریبالوقوع آینده و احساس طرد و انزوا از محیط اجتماعی نشان دادند. این تاثیرات هرچند کمرنگتر، هنوز در بین این نژادها حضور دارد و نقش انتقال تروماها از نسل پیش به نسل حاضر کاملا مشهود است.
سازوکارهای انتقال
تا اینجا درباره تاثیر تروما و امکان انتقال این آسیب ها به نسلهای دیگر صحبت کردیم. اما این انتقال چگونه صورت میگیرد؟ چطور آسیب های نسل قبل از طرف والدین به فرزندانشان سرایت میکند؟ انسان شناس اجتماعی و فرهنگی هلندی به نام «برکموئس» (Lidewyde H. Berckmoes, PhD)، به مدت ۵ ماه مشغول جمعآوری اطلاعات و مشاهده ۴۱ مادر و نوجوانانشان در دوره نسلکشی رواندا در سال ۱۹۹۴ بود.
گروه تحقیق خیلی زود درباره تاثیرات مستقیم این نسل کشی اطلاعات کسب کردند؛ مثل نحوهای که مادرها با کودکشان درباره جنایت اتفاق افتاده صحبت میکردند؛ مثل سکوت کردن در مقابل پرسشهای کودک یا اظهار خوشبینی از اینکه چنین وقایعی هرگز در زندگیشان تکرار نخواهد شد. همچنین، این فاجعه تاثیرات غیرمستقیم برای نسل بعدی نیز داشت؛ مثل رشد فقر، بنبستهای شغلی خانوادگی و فرزندپروریهای ناایمن. به علاوه، فرزندان نوجوان درباره تاثیر این تروماها حرفهایی برای گفتن داشتند. بسیاری گفته بودند که فقر آنها را وادار کرده تا بیشتر کار کنند و از تحصیل جا بمانند تا بتوانند زندگی خودشان و خانواده را سرپا نگه دارند. بعضی غبطه میخوردند که برای همیشه از داشتن یک خانواده «معمولی» محروم بودند.
روانشناس تروما، خانم چرپانو (Elena Cherepanov, PhD)، از کمبریج کالج بوستون، درحال تحقیق درباره تاثیر واکنش ابتدایی بازماندهها بر نسلهای آینده بوده است. خلاصه آزمایشهای او حاکی از این است که در شرایط خشونت و وحشت، والدین به فرزندانشان پیامی را غیرمستقیم منتقل میکنند: «کمک نخواه! این کار خیلی خطرناکه». شاید این راهحل برای بحران کارساز باشد، اما در زمان صلح و آرامش، این نگرش تمام روابط بین فردی نسلهای آینده را مسموم خواهد کرد. همین علتی است که چرپانو میگوید: «بازماندههای تروما بسیار سختتر از قبل درخواست کمک میکنند.»
نمونههای بیشماری از این تحقیقات میشود نام برد و دربارهش نوشت. از تاثیرات روانی تروما گرفته تا حتی تاثیرات فیزیولوژیک مثل کوچک بودن هیپوکامپ[6] )مرکز حافظه) و آمیگدال[7] (مرکز پیام ترس) در مغز کودکانی که والدینشان با تروما دستوپنجه نرم میکردند.
مداخلههای امیدبخش
با وجود شکافهای بسیار درباره اثر تروماهای بین نسلی، محققین و درمانگران مداخلههای اثربخشی را بر اساس یافتههای نظریشان ارائه کردهاند. هدف نهایی تمام روانشناسهای این حوزه مداخلات زودهنگام و موثری است که رشد اپیژنتیک (تغییر و تحولاتی که ژنها در تعامل با محیط کسب میکنند) را در مسیر سلامت قرار میدهد.
نمونهای از این مداخلات شامل پیشگیری از اعتیاد در سنین پایین از طریق بهبود روابط خانوادگی است. فرض بر این است که با کاهش تعارضهای درونخانوادگی و آموزش مهارتهایی برای مهار میل به اعتیاد، بسیاری از آسیبهای آینده فروکش خواهند کرد. روانشناسهای آمریکایی این تمهیدات را برای هر قبیله و فرهنگی دستخوش تغییراتی میکنند تا با آن فرهنگ خاص منطبق باشد.
برای نتیجه گیری و جمعبندی اشاره به یک نکته حائز اهمیت است؛ تروما در افراد رخنه میکند. تروماها جای خود را به هر طریقی باز میکنند و با تاثیرات گسترده روانی و فیزیکی، حتی در نحوه ارتباط فرد با نسل آینده خودش نیز ردپای خود را جا میگذارد. از جنگها و تنشها گریزی نیست و از قرار معلوم، نمیتوان نقطهای را در این کره خاکی پیدا کرد که روی زشت جنگ را ندیده باشد و به نوعی با این آسیب ها و تروماها، یا خودش یا نسلهای قبلش، مواجه نبوده باشد. اکنون که همهگیری و گستردگی این فجایع برای همه ما روشن است، نیاز به آموزش و مداخله روانشناسها، جامعهشناسها، محققین و دیگر بازیگران موثر، دوچندان میشود. شاید درمان و آموزش گسترده به افراد دچار آسیب و پیشگیری از اتفاقاتی که ماشهچکان بروز آسیب های روانی در نسل جدید است، بتوان از تاثیر این پدیده کاست و آیندهای کمدردتر را برای نسل آینده به ارمغان آورد.
ترجمه از سایت APA
مترجم: هومن فرهومند
دیدگاههایی که حاوی ناسزا و افترا است، به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
برای بهتر و روانتر خوانده شدن دیدگاه شما، بهتر است از متن به صورت فارسی استفاده کنید نه با حروف فینگلیش
موارد درگیری با کاربران در پاسخ به دیدگاه دیگر کاربران پذیرفته نمیشود