اخبار 19 مرداد 1404 - 1 هفته پیش
زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
کپی شد!
0
به نقل از انجمن روانشناسی ایران
گزارش سازمان جهانی بهداشت دربارۀ شیوع خشونت علیه زنان
خشونت علیه زنان، مسئلهای مربوط به سلامت عمومی و جهانی و موضوعی اساسی از لحاظ حقوق بشر است و اثرات کوتاه مدت، میانمدت و درازمدت جسمی و روانشناختی بر زنان،کودکان و خانواده دارد و بر سلامت و شادکامی کلی جامعه نیز تأثیر میگذارد. همچنین، پیامدهای اجتماعی، اقتصادی برای کشورها دربردارد. خشونت علیه زنان در سطح بینالمللی، پدیدهای جدی و گسترده است که زندگی و سلامت زنان را مختل و حقوق آنها را نقض میکند. در طی بیش از سه دهه است که از سوی نهادهای بینالمللی برای حذف آن تلاش شده است.
این گزارش بر اساس تحلیل دادههای موجود و میزان شیوع خشونت علیه زنان بین سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۸ صورت گرفته است. خشونت جسمی/جنسی و یا عاطفی از صور متداول خشونت در سطح جهانی است. برنامۀ کار و اقدام عملی سازمان ملل برای سال ۲۰۳۰ در بر گیرندۀ هدف جهانی حذف تمامی صور خشونت علیه زنان در فضاهای عمومی و خصوصی است.
دادههای این گزارش از همه مناطق جهان، میزان اعمال خشونت جسمی/جنسی از سن ۱۵ سال به بالا توسط همسر/ شریک زندگی و یا فردی به غیر از شریک زندگی را در طول زندگی و نیز در طی ۱۲ ماه اخیر، بر روی ۸۰ تا ۹۰ درصد جمعیت جهانی دختران و زنان ارائه داده است.
نتایج نشان میدهدکه اعمال خشونت توسط شریک زندگی خیلی زود شروع میشود. تقریباً یک نفر از هر چهار دختر نوجوان متأهل/دارای شریک زندگی حداقل یکبار در طول زندگی در معرض خشونت جسمی/جنسی از جانب شریک زندگی خود قرار گرفته است (۲۱ تا ۲۸ درصد). ۱۶ درصد زنان در دامنۀ سنی ۲۴-۱۵ سال خشونت را در طی یک سال گذشته تجربه کردهاند. ۲۶ تا ۲۸ درصد زنان متأهل/دارای شریک زندگی در دامنۀ سنی ۲۰ تا ۲۴ و ۱۰ تا ۱۵ درصد زنان در همین گروه سنی، به ترتیب در معرض خشونت جسمی/جنسی از سوی همسر فعلی یا قبلی یک بار در طول زندگی و یا در طی یک سال اخیر قرار گرفتهاند. این میزان خشونت در دامنۀ سنی ۴۹-۴۵، ۸ درصد و در ۶۵ سالگی ۴ درصد گزارش شده است. این دادهها مربوط به کشورهایی پر درآمد است که میزان کلی خشونت در آنها، در مقایسه با کشورهای دیگر کمتر است.
آمارهای منطقهای براساس طبقهبندی منطقهای و زیرمنطقهای سازمان ملل نشان میدهد که بالاترین میزان خشونت جسمی و/یا جنسی در میان زنان متأهل و یا دارای شریک زندگی در دامنه سنی ۴۹-۱۵ سال در میان کشورهایی با حداقل توسعه یافتگی۳۷٪ است. سپس بالاترین میزان شیوع در آسیای جنوبی (۳۵٪) و در آفریقا (۳۳٪) است. بالاترین میزان خشونت در میان زنان متأهل طی یک سال اخیر نیز در مناطقی با حداقل توسعه یافتگی ۲۲٪، پس از آن بالاترین میزان به ترتیب در آفریقا (۲۰٪) و آسیای جنوبی(۱۹٪) گزارش شده است. پایینترین میزان خشونت در یک سال گذشته به مناطق توسعه یافته اختصاص دارد. برای مثال در اروپا ۴ تا ۷ درصد میباشد. بالاترین میزان شیوع خشونت جسمی/جنسی در سطح ملی به ترتیب در کشورهای کنگو، افغانستان، گینه، اتیوپی و اوگاندا، تانزانیا و بنگلادش مشاهده شده است. پایینترین میزان همین نوع خشونت در استرالیا، ژاپن، سنگاپور ۴ درصد و در کانادا ۳ درصد میباشد.
به طور کلی آمار ترکیب شده جهانی حاکی از این است که در مجموع ۳۱ درصد زنان در دامنه سنی۴۰-۱۵ در معرض خشونت جسمی/جنسی از سوی همسر فعلی یا سابق یا فردی به جز شریک زندگی خود، حداقل یکبار قرار گرفتهاند. به طور متوسط ۸۵۲ میلیون زن، یعنی یک نفر از هر سه زن، در این فاصله سنی حداقل یک بار در زندگی در سال ۲۰۱۸ خشونت را تجربه کرده است. به عبارت دیگر این آمارها در تأیید خشونت جسمی/ جنسی به طور گسترده در زندگی دختران و زنان در سراسر جهان است. جمعآوری دادههای دقیق از میزان شیوع و ماهیت خشونت نخستین گام در تأیید معضل خشونت و شناخت آن و آغازگر بحث دربارۀ سیاستگذاری و راهبردهای پیشگیری از آن است. به هر حال آمارها با در نظر گرفتن این که خشونت جنسی از لحاظ جهانی نیز ننگمایگی را دربر دارد و در جوامع سنتی و پدرسالار افشای آن با ترس و سرزنش و عواقب ناگوار برای قربانی همراه است، باید با احتیاط در نظر گرفته شود. به همین دلیل میزان خشونت در میان کشورهای توسعه نیافته و/یا کشورهایی با درآمد کم و متوسط احتمالاً بیشتر است.
سیاستگذاری و برنامهریزی: بنابراین با بیش از ۸۵۲ میلیون زن در دامنه سنی ۱۵ سال و بالاتر که خشونت جسمی/جنسی را تجربه کردهاند، خشونت علیه زنان معضل بسیار مهم سلامت عمومی در سطح جهانی، منطقهای و ملی است که به درد و رنج انسانی منجر میشود و هزینههای گزاف اجتماعی و اقتصادی در پی دارد. این آمارها باید آگاهی ایجاد کند و درک و شناختی از فوریت مسئله برای همه مدیران و مسئولان برای انجام اقدامات لازم، پدید آورد. اگر کشورها خواهان دستیابی به هدفهای توسعه پایدار در سال ۲۰۳۰ میباشند باید انجام اقدامات تسریع گردد. توجه به خشونت علیه زنان نیازمند اقدام هماهنگ و متعهدانه، تخصیص بودجه و سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اجتماعی است. حمایت مالی از سازمانهای زنان که پیشگام توجه و مطرح کردن خشونت هستند، ضروری است. همچنین، برنامهریزی و سیاستگذاریهای پیشگیرانه فوریت و اهمیت دارد. هم زمان باید، هم در زمینۀ پیشگیری و هم ارائه خدمات به قربانیان خشونت کار شود و دریافت حمایت و خدمات مرتبط با سلامت برای آنان تضمینگردد. پیشگیری مستلزم توجه به نابرابریهای جنسیتی، اقتصادی و اجتماعی و تغییر هنجارهای جنسیتی و نهادهای تبعیضآمیزی است که خشونت علیه زنان را تقویت میکنند. برنامههای پیشگیری نویدبخش، شامل آموزش و آگاهی افزایی، مداخلههای چندوجهی، به چالش کشیدن هنجارهای اجتماعی که قدرت و کنترل مردان را بر زنان تأیید میکنند، عدم چشمپوشی و اغماض خشونت علیه زنان، اصلاح قوانین تبعیضآمیز، اصلاح قوانین تبعیضگرایانه خانوادگی، تحکیم حقوق اقتصادی زنان، حذف نابرابریهای جنسیتی در دسترسی به اشتغال رسمی و دستمزدهای عادلانه، آموزشهای ثانویه است. در سطح فردی، راهبردها شامل توجه به نگرشهایی است که خشونت را توجیه و نقشهای جنسیتی کلیشهای را در خانواده تقویت میکنند. تغییر نگرشها از طریق آموزش و فرهنگسازی، کاهش مواجهه با خشونت در کودکی، توجه به سوءمصرف مواد، دسترسی به خدمات جامع مراقبت از سلامت خصوصاً در شرایط گوناگون بحرانی در جامعه، ضروری است.
نکتۀ آخر این که تفاوتها در میزان شیوع خشونت در مناطق و کشورهای مختلف حاکی از این حقیقت است که خشونت، اجتنابناپذیر نیست و حذف، کاهش و پیشگیری از آن امکانپذیر است. اینک زمانآن فرا رسیده است که در سطح جهانی، منطقهای و ملی با فوریت لازم یک زندگی عاری از خشونت، تهدید و اعمال فشار از هر نوع برای دختران و زنان تضمین گردد.
دیدگاههایی که حاوی ناسزا و افترا است، به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
برای بهتر و روانتر خوانده شدن دیدگاه شما، بهتر است از متن به صورت فارسی استفاده کنید نه با حروف فینگلیش
موارد درگیری با کاربران در پاسخ به دیدگاه دیگر کاربران پذیرفته نمیشود