اگر مانند اکثر مردم هرگز در یک برنامه تلویزیونی واقعنما (Reality-TV) شرکت نکردهاید، احتمالاً از فرآیند طولانی و پیچیده انتخاب شرکتکنندگان بیخبرید. این فرآیند شامل چندین دور مصاحبه با اعضای مختلف تیم تولید، بررسی سوابق کیفری، درخواست پروندههای پزشکی و ارزیابیهای روانشناختی است که ممکن است ماهها به طول بینجامد.
دلایل تولیدکنندگان برای انجام تستهای روانشناسی
تهیهکنندگان ادعا میکنند که هدف اصلی از این بررسیهای گسترده، انتخاب بهترین کاندیداهاست. آنها به دنبال افرادی هستند که از نظر روانی و جسمی سالم بوده، سابقه کیفری مشکوکی نداشته و با انگیزههای “مناسب” در برنامه شرکت میکنند. همچنین این بررسیها به کاهش مسئولیت حقوقی برنامه کمک میکند تا از انتخاب افرادی که ممکن است باعث مشکلات قانونی شوند، جلوگیری شود.
چالشهای اخلاقی در ارزیابیهای روانشناختی
اگرچه انجام ارزیابیهای پیش از انتخاب اقدامی مثبت به نظر میرسد، اما نگرانیهای جدی اخلاقی درباره نحوه انجام تستهای روانشناسی در این فرآیند وجود دارد. انجمن روانشناسی آمریکا (APA) باید به این موضوع توجه ویژهای داشته باشد. همچنین روانشناسانی که این ارزیابیها را انجام میدهند، باید بیشتر به تأثیر احتمالی مشارکتشان بر شرکتکنندگان فکر کنند.
شرکتکنندگان به نتایج تستهای خود دسترسی ندارند
اکثر برنامهها از شرکتکنندگان میخواهند قراردادهای طولانی (و بسیار محدودکننده)ای را امضا کنند که شامل اجازه انتشار گسترده اطلاعات است. با این کار، آنها حق دسترسی به نتایج تستهای خود را از دست داده و در عوض به تهیهکنندگان برنامه اجازه دسترسی به این نتایج را میدهند.
طبق اصول اخلاقی APA، هر مراجعهکننده باید به نتایج تستهای روانشناسی خود دسترسی داشته باشد، مگر اینکه دلیل بالینی یا قانونی موجهی برای عدم دسترسی وجود داشته باشد. در واقع، APA به صراحت بیان میکند که مراجعان باید بتوانند نمرات خام را ببینند، جلسه بازخوردی برای بحث درباره یافتهها داشته باشند و گزارش تفسیری دریافت کنند.
استثنا در دسترسی به نتایج تستها
اما یک استثنا وجود دارد: زمانی که ارزیابیها توسط اشخاص ثالث مانند کارفرما انجام میشود و نتایج برای درمان بالینی در نظر گرفته نشده است. برنامههای واقعنما ممکن است در این دسته قرار گیرند (اگرچه به صراحت ذکر نشدهاند). در نتیجه، نتایج تستها ممکن است متعلق به برنامه تلقی شود، نه شرکتکنندگان، و برنامه موظف نیست آنها را به اشتراک بگذارد.
سوءاستفاده بالقوه از نتایج روانشناختی
مشکل اصلی این است که شرکت تولیدکننده در واقع یک نقشه روانشناختی برای تحریک شرکتکننده دریافت میکند. یک مصاحبه بالینی میتواند بزرگترین ترسها، حساسیتها، مشکلات سلامت روان و زخمهای عاطفی فرد را آشکار کند. با داشتن این نتایج، تهیهکننده پروفایل روانشناختی عمیقی دارد که میتواند برای تحریک واکنشهای عاطفی مورد استفاده قرار گیرد.
به عنوان مثال، در یک برنامه دوستیابی، اگر تهیهکننده بداند که پدر یک شرکتکننده در کودکی او را ترک کرده و ترس شدیدی از رها شدن دارد، میتواند از این اطلاعات برای سوءاستفاده از آن ترس استفاده کند. اگر شرکتکننده در یک قرار رد شود، تهیهکننده میتواند او را به یک مصاحبه خصوصی بکشاند و بگوید: “او هم تو را رها کرد، درست مثل پدرت. آیا این باعث نگرانی تو شده که هیچکس هرگز نخواهد با تو بماند؟”
تعهدات اخلاقی روانشناسان
اگرچه از نظر قانونی ممکن است برنامهها مشکلی نداشته باشند، اما روانشناسان چنین راه فراری ندارند. آنها از نظر اخلاقی موظفند تأثیر ارزیابیهای خود بر افراد مورد بررسی را در نظر بگیرند. حتی یک گزارش از یک شرکتکننده که احساس کرده زخمهای عاطفی او مورد سوءاستفاده قرار گرفته، باید برای بازنگری روانشناسان در مشارکتشان کافی باشد.
اگر یک روانشناس متوجه شود که ارزیابی درخواستی یک شرکت برای دستکاری یک کارمند استفاده شده، از نظر اخلاقی موظف است قرارداد با آن شرکت را فسخ کند تا در استثمار و آسیب به کارمند شریک نباشد. پس چرا استاندارد ما برای برنامههای واقعنما باید متفاوت باشد؟
سؤال اساسی: چرا APA وارد عمل نشده است؟
ما شاهد آسیب روانی افراد بودهایم و گزارشهای دستاولی از سوءاستفاده عاطفی ناشی از افشای اطلاعات شنیدهایم. در جامعه روانشناسی، رفاه فرد بر سود یا سرگرمی دیگران اولویت دارد. پس این سؤال مطرح میشود: چرا APA وارد عمل نشده تا دستورالعملهای اخلاقی واضح و دقیقی برای روانشناسان فعال در این صنعت ایجاد کند؟
دیدگاههایی که حاوی ناسزا و افترا است، به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
برای بهتر و روانتر خوانده شدن دیدگاه شما، بهتر است از متن به صورت فارسی استفاده کنید نه با حروف فینگلیش
موارد درگیری با کاربران در پاسخ به دیدگاه دیگر کاربران پذیرفته نمیشود