از دست دادن علاقه، شادی، فقدان انگیزه و افزایش خستگی – همه این شکایات از علائم اصلی افسردگی هستند، بیماری که تقریباً 5٪ از جمعیت آلمان را تحت تأثیر قرار می دهد!
ویژگی های پاتوفیزیولوژیک اختلالات افسردگی اغلب شامل التهاب با درجه پایین و افزایش تولید گلوکوکورتیکوئید است.
محققان برای اولین بار ارتباطی بین اختلالات افسردگی و تغییرات مکانیکی در سلول های خونی پیدا کردند.برای انجام این کار، محققان یک مطالعه مورد-شاهدی مقطعی را با استفاده از توصیف مورفورولوژیکی مبتنی بر نمونههای خون دستکاری نشده انجام دادند که سیتومتری تغییر شکلپذیری بلادرنگ (RT-DC) را تسهیل میکند.
69 فرد در معرض خطر ابتلا به اختلالات افسردگی از قبل غربالگری شده و 70 فرد سالم همسان توسط مصاحبه تشخیصی بین المللی مرکب، یک مصاحبه بالینی شناخته شده جهانی برای اختلالات روانپزشکی، مورد ارزیابی بالینی قرار گرفتند.
با استفاده از هوش مصنوعی که بر روی بیش از 16 میلیون تصویر سلول خونی اعمال شد، انواع سلول های خونی اصلی طبقه بندی شدند و پارامترهای مورفورئولوژیکی مانند اندازه سلول و تغییر شکل سلولی هر سلول کمی سازی شدند.
دانشمندان دریافتند که سلولهای خون محیطی در بیماران مبتلا به اختلالات افسردگی در مقایسه با افراد کنترل تغییر شکلپذیرتر هستند، در حالی که اندازه سلول تحت تأثیر قرار نگرفته است.
افرادی که در طول زندگی خود از اختلال افسردگی مداوم رنج می بردند، تغییر شکل سلولی در مونوسیت ها و نوتروفیل ها افزایش یافته بود، همچنین لنفوسیت ها در افراد مبتلا به اختلال افسردگی تغییر شکل پذیرتر بودند.
متعاقبا، این مطالعه برای اولین بار نشان می دهد که اختلالات افسردگی، و به ویژه اختلالات افسردگی اساسی که در یک دوره بیش از دو سال ادامه می یابند، با افزایش تغییر شکل سلول های خونی مرتبط هستند.
در حالی که تمام سلول های اصلی خون تمایل به افزایش تغییر شکل دارند، لنفوسیت ها، مونوسیت ها و نوتروفیل ها بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرند. این نشان می دهد که تغییرات مکانیکی در سلول های ایمنی در افسردگی رخ می دهد، که می تواند باعث پاسخ ایمنی پایدار شود.
دانشمندان دریافتند که سلولهای خون محیطی در بیماران مبتلا به افسردگی در مقایسه با افراد عادی از لحاظ تغییر شکلپذیرتر هستند، در حالی که اندازه سلول تحت تأثیر قرار نگرفت.
شناسایی این پاتومکانیسم میتواند با امکانات جدیدی برای درمان در آینده همراه باشد که میتواند با بهبود فرآیندهای مکانیکی سلول، عملکرد ناکارآمد سلولی را بازیابی کند.
ما به طور همزمان روی تحقیق در مورد درمان های دارویی برای بهبود زیست شناختی و همچنین درمان های روانشناختی برای بهبود فرآیندهای عاطفی کار می کنیم. در واقع، تنها یک رویکرد کل نگر می تواند این اختلال پیچیده را درک کرده و به طور موثر درمان کند و از رنج های زیادی که ممکنه در آینده پیش بیاید جلوگیری کند.
منبع: ستاد علوم شناختی
دیدگاههایی که حاوی ناسزا و افترا است، به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
برای بهتر و روانتر خوانده شدن دیدگاه شما، بهتر است از متن به صورت فارسی استفاده کنید نه با حروف فینگلیش
موارد درگیری با کاربران در پاسخ به دیدگاه دیگر کاربران پذیرفته نمیشود